هانیه ساداتهانیه سادات، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

هانیه دختر ناز مامان

بدون عنوان

عزیز دل مامان سلام. عسلکم تو این مدت حسابی بزرگ شدی و قد کشیدی و من هر بار با نگاه کردن به تو احساس میکنم که خدا خیلی منو دوست داشته که یه همچین گلی رو نصیب من کرده. دختر گلم عاشق حمام و آب بازی هستی. تا میرم سمت حمام میدوی دنبالم و لباستو میکشی و میگی در در.یعنی لباسمو در آر تا منم بیام. عاشق بالا رفتن از مبل و صندلی و حتی اپن آشپزخونه ای.دالی بازی رو هم خیلی دوست داری. تو کارای عید هم حسابی کمکم کردی.با دستمال هر جایی رو که میتونستی واسم مثلا تمیز میکردی. خودت تلویزیونو روشن و خاموش میکنی.حتی کانال عوض میکنی. عاشق شعر و آهنگای برنامه های کودکی به خصوص خاله شادونه و پنگول.و مدام حتی صبح که از خواب پا میشی کنترل...
3 فروردين 1391

تولد

تولد تولد تولدم مبارک   سلام مامان جون امروز تولد منه و من خیلی خوشحالم. نمیدونم چرا همیشه روز تولدم حس خوبی دارم. دیشب رفتیم خونه مامانی و یه جشن کوچولو و خودمونی گرفتیم. امروز صبح که رفتم مدرسه دیدم دانش آموزام واسم جشن تولد گرفتن و کیک پختن و حسابی منو شرمنده کردن. خداییش فکرشو نمیکردم.کلی عکس و فیلم و خلاصه به همه خوش گذشت. ...
15 بهمن 1390

بدون عنوان

نفس مامان سلام دیروز بالاخره کنکور برگزار شد.خداییش آسون بود.آخه همون بخشایی رو که خونده بودم تو امتحان اومد و همه رو درست جواب دادم.اما ای کاش فرصت داشتم و همه کتابا رو کامل میخوندم.خدا کنه قبول شم. عزیزم چند روز پیش تب کردی و حسابی اذیت شدی.حتی شیر نمیخوردی و این برای اولین بار بود که اتفاق می افتاد.آخه شما به شیر مامان نه نمی گی.التماس میکردم شیرمو بخوری اما نمیخوردی.منم حسابی اذیت شدم و درد زیادی رو از این بابت تحمل میکردم. خلاصه بردیمت پیش دکتر و ایشون هم واست تشخیص سرماخوردگی دادند. قضیه شیر نخوردنو که گفتم یه نگاهی به داخل دهنت انداخت و گفت آخه طفلکی داره دندون در می یاره.دندونای کرسی پایین. کلی دارو هم واست تجویز کرد.از ا...
1 بهمن 1390